داستان عبرت انگیزی که فرزندان ما باید تا ابد بیاموزند

به گزارش مجله سفرنامه ترکیه، قیام امام حسین (ع) می تواند در موضوع وحدت چیز های زیادی به ما بیاموزد. این داستان درباره اسلام خوب در برابر اسلام بد نیست. در خصوص حسین (ع) در مقابل یزید نیست؛ و حتی در خصوص درست و غلط هم نیست.

داستان عبرت انگیزی که فرزندان ما باید تا ابد بیاموزند

به گزارش گروه رسانه های خبرنگاران، تیری در میان چشم ها. تیری سه شعبه در سینه طفل شیرخوار. زنان در غل و زنجیر. در آخر تنها یک سردار که به خاطر ایستادگی در برابر ظلم و بی عدالتی سرش از تن جدا شد. این داستان کربلا است؛ داستانی که برای همواره احتیاج به آموزش و یادآوری دارد. داستانی که فرزندان ما تا ابد باید بیاموزند. زندگی واقعی، اخبار واقعی و صدا های واقعی.

باید همه کمک نمایند تا روایت های مهم را از زبان ها و صدا هایی که اغلب شنیده نمی شوند، نقل کرد. بسکمک از کتب تاریخی به شما از مردی به نام حسین (ع) یا سرزمینی به نام کربلا نمی آموزند. شما هرگز نخواهید آموخت که چگونه 72 نفر در برابر ارتشی 30 هزار نفره ایستادگی کرد و پیروز شد. هیچ کس تاکنون داستانی را برای ما آنگونه نقل ننموده که ادوارد گیبونز مورخ بزرگ انگلیسی در خصوصش بگوید: داستانی که همدردی و تأثر کم احساس ترین خوانندگان را نیز برمی انگیزد. ما هرگز از آنچه واقعاً در واقعیت بر حسین (ع) گذشت، داستان کربلا یا عاشورا را نشنیدیم. در تاریخ اسلام و تاریخ جهان هرگز رویدادی اینگونه و تا امروز با این گستردگی و معنویت به ما منتقل نشده است. داستانی که باید هزاران بار روایت کرد و عبرت گرفت، و ما همچنان این داستان بی تکرار را روایت می کنیم.

واقعه کربلا فقط یک تاریخ یا قصه نیست

قریب به 1400 سال پیش و پس از اینکه مردم شهر از حسین (ع) استمداد کردند تا آن ها را از ظلم خلیفه خود نجات دهد، نوه پیغامبر اکرم (ص) با خانواده و لشکر خود به کوفه در عراق رفتند. در طول سفر، راستا کاروان را تعقیب نموده و راه را بر ایشان بستند و کاروان را به سوی سرزمین کربلا منحرف کردند. در آنجا، ایشان و خانواده و یارانش را به مدت سه روز از دسترسی به آب (در بیابان گرم و سوزناک) محروم کردند. پس از توقفی طولانی و به بن بست رسیدن مذاکرات، دستور یزید برای قتل ایشان و همراهانشان به لشکر دشمن رسید. لشکریان یزید نیز همین کار را کردند؛ 72 تن از آن ها را به شهادت رساندند و زنان و فرزندانی که شهید ننموده بودند، به اسارت گرفتند. نه! این فقط یک درس تاریخ نیست. یک حکایت یا داستان غم انگیز برای خواندن قبل خوابیدن نیست. در تمام طول تاریخ نبرد هایی رخ دادند که خصمانه و تاریک بودند. اما هیچ یک از آن ها به اندازه ابعاد و زوایای این نبرد مورد غفلت قرار نگرفتند. در حال حاضر و در سال 2019 میلادی ماجرای کربلا برای اسلام و جهان خیلی بیش از آنچه تصور می گردد، معنا و مفهوم پیدا نموده است؛ به همین دلیل است که باید درباره نبرد کربلا بدانیم و مطلع بشویم.

پیروان حسین (ع) داعش را شکست دادند

اگر فکر می کنید داعش فقط در چند سال گذشته به وجود آمده، از آن جهت است که شاید هرگز درمورد داستان کربلا آموزش و اطلاعات کافی دریافت ننموده باشید. حسین (ع) تقریباً 1400 سال پیش با چنین ایدئولوژی می جنگید. ایشان از بیعت با یزید و پدرش که به اسم اسلام قتل، شکنجه، تجاوز و ستم روا می داشتند، خودداری کردند. در واقعیت، آن ها دنباله روی هیچ یک از ارکان اسلام نبودند و به نهاد های بنیادی جامعه که مردم را صرف نظر از فرهنگ، نژاد و مذهب در کنار هم در یک جامعه انسانی قرار می داد، اهمیتی نمی دادند. این رویکرد برای شما آشنا به نظر نمی رسد؟ اگر به خاطر ایستادگی امام حسین (ع) نبود، اسلام واقعی مدت ها پیش مرده بود. برای قرن ها، این ایستادگی در برابر ظلم و بی عدالتی، مسلمانان را ایمن و سالم نگه داشته است. امثال داعش، القاعده و... هرآنچه می خواهید آن ها را بنامید، به اندازه کافی امکانات و پول داشتند و تصمیم گرفتند که این تصویر زلال را لکه دار نمایند. پیروان ایدئولوژی های یزیدی حملات گسترده ای نه تنها علیه شیعیان بلکه سنی ها، مسیحیان و هر شخصی که در راه حکومت استبداد و ظلم گسترده آن ها ایستادگی می کرد، انجام دادند و کوشش کردند آن ها را از سر راه خود بردارند.

قیام امام حسین (ع) داستان ایستادگی خیر در برابر شر است

قیام امام حسین (ع) می تواند در موضوع وحدت چیز های زیادی به ما بیاموزد. این داستان درباره اسلام خوب در برابر اسلام بد نیست. در خصوص حسین (ع) در مقابل یزید نیست؛ و حتی در خصوص درست و غلط هم نیست. این واقعه در حقیقت و به صورت مطلق ایستادگی خیر در برابر شر است. همان چیزی است که مردم را متحد می نماید تا در آن میدان نبرد در کنار حسین (ع) بجنگند؛ داستان ساده خوبی در مقابل شرارت.

در واقعه کربلا مردی به نام حر که فرمانده لشکر یزید بود روایت می گردد که وی وقتی متوجه اخلاق و شیوه های فاسد یزید شد، تصمیم گرفت از سپاه خود جدا گردد و در کنار حسین (ع) بجنگد. او اولین کسی بود که به شهادت رسید. جون بن حوی یک مسیحی اهل اتیوپی بود که در کنار حسین (ع) به نام خیر و علیه شر جنگید. با وجود کهولت سن و به رغم درخواست امام که از او خواستند از میدان نبرد دور بماند، جون جان خود را برای ایستادگی در برابر ظلم از دست داد. حسین (ع)، خانواده و دوستانش، از همه نژادها، فرهنگ ها و مذاهبِ مختلف، دست به دست هم در برابر ارتش ظلم و ستم ایستادند. اگر ما امروز بتوانیم اختلافات و تشنگی خود برای قدرت و سلطه را کنار بگذاریم، می توانیم به راحتی هرکسی را که در سر راه حفظ امنیت و خیر بشریت می ایستد، شکست دهیم. برای ادامه انتقال پیغام وحدت حسین (ع)، بسکمک از پیروان وی از عاشورا و داستان او استفاده می نمایند تا همه مردم را برای امور خیر، مدارا و داشتن حسن نیت در کار ها و روابطشان گرد هم آورند. در کشور عراق (جایی که حرم ایشان و یارانشان واقع شده است) هر ساله، هزاران عراقی، ازجمله یتیمان و افراد فقیر، درِ خانه های خود را برای زوار حسین (ع) بدون توجه به مذهب و قومیت آن ها باز می نمایند. حسین (ع) کیست؟ مراسم محرم و اربعین چیست؟ یک سازمان غیرانتفاعی که پیغام خود را تبلیغ می نماید؛ نذورات غذایی، اهدای خون، و رسیدگی به افراد بی خانمان؛ همگی را به نام و یاد ایشان انجام می دهیم. این کار از سال 2012 در شهر لندن شروع شد و از آن موقع به یک جنبش تبدیل شده است.

اوج مقاومت و ایثار در واقعه کربلا

امام در شروع شب یاران خویش را جمع نموده فرمودند: خدا را به بهترین ثنا و سپاس می ستایم و در سختی و آرامش شکر می گویم. من یاران و همراهانی وفادار و بهتر از یاران خودم و خانواده ای نیکوکار تر و دل بسته تر از خانواده خودم سراغ ندارم. خدایتان پاداش نیک عنایت کند. مطلع باشید که فرجام فردایتان را با این دشمنان به خوبی می دانم. شما را آزاد می گذارم، همه با فراغ خاطر بروید که من بیعت خویش را از شما برداشتم. از تاریکی بهره ببرید و بروید.

شاید مهم ترین درسی که از حسین (ع) و یاران او می توانیم یاد بگیریم، مقاومت و ایثار باشد. ماهاتما گاندی یک بار گفت: اگر من ارتشی مانند 72 سرباز حسین بن علی داشتم، در 24 ساعت می توانستم هند را آزاد کنم. داستان هر یک و تمامی شهدای کربلا می تواند اشک را بر چشمان ما جاری سازد. داستان فداکاری های مردان جوان تا بزرگسال و حتی پسر شش ماهه حسین (ع) است که نه از تقابل خیر در برابر شر بلکه از تشنگی و گرسنگی مطلع بود. هنگامی که حسین (ع) او را بر روی دستانش نگه داشت و از لشکر خصم درخواست دسترسی به آب کرد، سپاه یزید تیری به قلب او پرتاب کرد. اما، حزن انگیزترین فداکاری ها از سوی برادر امام حسین، حضرت عباس (ع) بود که از میدان نبرد به سمت رود فرات عبور کرد تا آب برای نوزادان و بچه ها بیاورد. در آنجا، او به امید برطرف تشنگی آن ها مشکی از آب پر کرد. سربازان تیری به چشمان آن بزرگوار پرتاب و بازو های او را قطع کردند، اما این ها ایشان را متوقف نکرد. ایشان مشک پوستی آب را در دهان خود گرفته و سینه خیز و به سختی به سمت خیمه های پر از بچه ها منتظر رفتند، تا اینکه سپاه جرئت کردند به ایشان نزدیک شوند و انتها ایشان را به شهادت برسانند؛ و انتها، غرق در خون عباس، فرزند نوجوان شهیدش، همراهان و فرزند شیرخوارش، حسین (ع) در میدان نبرد به تنهایی با زنان، بچه ها و بیمارانی که در چادر ها در انتظار او بودند، سینه در مقابل دشمن سپر کردند. ایشان با همه آن ها وداع کردند و سپس به بیابان خالی پشت سرشان نگاهی نموده و فریاد برآوردند: آیا کسی هست که مرا کمک کند؟ هنگامی که سکوت تنها پاسخ بود، به سمت میدان جنگ حرکت کردند تا با ارتش یزید بجنگند؛ جایی که سر ایشان از بدن مبارک جدا شد (همان کاری که امروزه داعش انجام می دهد)، زیر سم اسبان رفت و بر بالای نیزه نهاده شد. سپس سپاه زنان و بچه ها را به زنجیر کشیدند و آن ها را شهر به شهر پشت سر جدا شده حسین (ع) به صورت پیاده نزد فرمانده خود یزید بردند.

حسین (ع) الگوی ماندگار تا امروز

در سراسر جهان امروز، مردم در برابر بی عدالتی مقاومت و از داستان حسین (ع) به عنوان الگو استفاده می نمایند. چند سال پیش در مصر، یک عالم شیعه به نام حسن شِحاته که به خاطر ایستادگی در برابر گروه های تندرو و ایدئولوژی های افراطی مشهور شده بود، به شهادت رسید. شهادت او موجب برافروختگی و استقامت سنی ها، شیعیان و مسیحیان مصری شد و گفتمان در سطح محلی و ملی را تغییر داد. شیخ نمر باقر النمر در عربستان سعودی به دلیل انجام دقیقاً همان کاری که شیخ شِحاته در مصر انجام داد، اعدام شد. قتل او باعث خشم بین المللی شد، به ویژه در بحرین، جایی که آزار و اذیت گروه های اقلیتی که شبیه شیخ نمر هستند، به همان اندازه رایج است. روحانی نیجریایی، شیخ زاکزاکی به دلیل موضع گیری اش در برابر بی عدالتی بازداشت شد. پیروان او به خاطر وفاداری خود، زنده زنده سوزانده شدند.

وقتی داستان های کربلا را واقعاً بفهمید و به هریک با جزئیات گوش کنید، آن هنگام درک می کنید چرا میلیون ها نفر شیعه همه ساله در ایام محرم عزاداری می نمایند. چرا گریه می نمایند و سیاه می پوشند و به چه دلیل مسیحیان و سنی ها به آن ها ملحق می شوند و در حرم هایشان در کربلا به حسین (ع) و برادرشان عباس (ع) احترام می گذارند. نه به این دلیل که این ماجرا صرفاً یک تراژدی غم انگیز است، بلکه به این دلیل که فداکاری هایی از این دست نه تنها اسلام واقعی را زنده نگه داشته بلکه خوبی و خیرخواهی را در سراسر مشرق زمین زنده نگه می دارد.

درسی برای تمام بشریت

کتاب های تاریخ ما هرگز این موضوع را به ما یاد نداده اند. کتب تاریخ هرگز به ما درباره زنان قدرتمندی مانند زینب (س) خواهر حسین (ع) نمی آموزند که تصویر یک زن آزاده واقعی را مجسم کرد و تمام قد در برابر یزید مستبد در قصر خلافت ایستاد؛ حتی وقتی دستانشان بسته بود و به فروش در بازار بردگان تهدید شدند. کتاب های ما هرگز به ما احترام وصف ناپذیری که بسکمک از مردان و زنان بزرگ (نویسندگان، مورخان، رؤسای جمهور، برندگان جوایز نوبل، هنرمندان و...) برای حسین (ع) قائل بودند، نیاموختند. از قول چارلز دیکنز نویسنده انگلیسی نقل می گردد که: اگر حسین برای قانع کردن خواسته های دنیوی خود می جنگید... پس نمی فهمم چرا خواهر، همسر و فرزندانش او را همراهی می کردند. اولین رئیس جمهور هند، دکتر راجِندرا پاساد، گفت: فداکاری امام حسین تنها به یک کشور یا ملت محدود نمی گردد، بلکه یک درس تاریخی موروثی در خصوص برادری بین تمام انسان هاست. اگرچه حسین (ع) در مقاومت و ایستادگی در برابر بی عدالتی پیروز هستند، اما ایشان زنده نماندند تا از پیروزی خود سخن بگویند. بازماندگان این کار را کردند. افرادی که شاهد بودند سر بریده ایشان در شهرهایشان چرخید، این کار را انجام دادند و خانواده های آن شهدا این کار را انجام دادند. با این وجود، فرزندان ما احتمالاً هرگز یک کتاب تاریخی معروف درباره اسلام را که حاوی ماجرای نبرد کربلا هم باشد، نخوانده اند. این داستان شبیه داستان های بزرگ ترین نبرد های بشری که فکر می کنید، نخواهد بود. حتی دیدن مستنداتی در خصوص جنایات داعش و سایر گرو های افراطی یا مستندات تلویزیونی هم نمی توانند ما را در حال و هوای آن نبرد قرار دهند. اما، ما به هرحال باید آن را بدانیم، فرزندان ما باید در خصوص آن بیاموزند. این ماجرا نحوه مبارزه با تفکرات امثال داعش و ایستادگی در برابر هر بی عدالتی را به ما می آموزد. ما می توانیم از داستان کربلا، آزادگی زنان، کردار نیک، ارزش های اخلاقی و وحدت را یاد بگیریم. حتی اگر (مسلمان یا مذهبی نیستیم) و در خصوص اسلام و حسین (ع) هم چیزی نمی دانیم، می توانیم ببینیم این چه داستانی است که قرن هاست مردم را به اشک ریختن وا می دارد.

آنتوان بارا نویسنده مسیحی لبنانی می نویسد: هیچ نبردی در تاریخ مدرن و گذشته بشریت، موجب همدلی و تحسین بیشتر از واقعه عاشورا نشده و همچنین درسی مانند شهادت حسین (ع) در نبرد کربلا به ما نداده اند. حسین (ع) و کربلا تنها یک داستان برای مسلمانان شیعه نیستند، بلکه داستانی برای بشریت هستند. حال از خود سؤال کنید چنانچه نبرد کربلا می تواند درس ایستادگی در برابر ارائه تصویری خلاف واقع از اسلام که امروز جهان و رسانه های ضداسلام و تشیع نشان می دهند، به ما بیاموزد، پس چرا ما سعی نکنیم درس های آن را بیاموزیم؟

برگرفته از سایت: www.huffpost.com

نوشته: Walaa Chahine

منبع: روزنامه جوان

منبع: خبرگزاری تسنیم
انتشار: 7 آذر 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: turkeyro.ir شناسه مطلب: 682

به "داستان عبرت انگیزی که فرزندان ما باید تا ابد بیاموزند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "داستان عبرت انگیزی که فرزندان ما باید تا ابد بیاموزند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید