10 جنگل معروف و نمادین در بازی های ویدئویی
به گزارش مجله سفرنامه ترکیه، دنیای واقعی و طبیعی سرشار است از زیبایی های مختلف و همیشه احساس رضایتی در خارج شدن از خانه و قدم گذاشتن در طبیعت وجود دارد. چه شما در زیر آفتاب استوایی در یک جزیره کارائیبی باشید چه در حال لذت بردن از چشم اندازهای برفی آلپ و یا حتی مشغول تماشای غروب درخشان و سرخ رنگ خورشید در سواحل غربی ویلز، مردم شیفتهٔ دنیا طبیعی و طبیعت هستند. چه در این منظره ها حضور داشته باشند و چه آنها را به وسیله تصویری بر روی صفحه نمایششان تجربه نمایند هیچ حسی مانند آن وجود ندارد. آیا شگفتی های دنیا طبیعی بازی های ویدئویی نیز اینطور هست؟ از وقتی که توانایی های گرافیکی پیشرفت نموده است برنامه نویسان همیشه سرگرم خلق نواحی شگفت انگیزی بوده اند تا بازیکنان بتوانند در آنها گشت وگذار نمایند. از این رو بازیکنان مناطقی را در این بازی ها پیدا نموده اند که به مکان مورد علاقهٔ آنان تبدیل شده است. در این مقاله من به ده جنگل معروف و شناخته شده در بازی های ویدئویی می پردازم و راز موفقیت آنها را آنالیز می کنم.
ممکن است این سؤال برایتان پیش بیاید که آیا من این فهرست را دسته بندی می کنم یا خیر. همانطور که می دانید یک جنگل ناحیه بزرگی در نظر گرفته می گردد که با درخت پر شده است: من نیز نمونه های از جنگل های بارانی و بیشه زارها را در فهرست قرار می دهم زیرا شباهت بین آنها زیاد است. حال تکلیف جنگل (محیط) چیست؟ با اینکه تعریف جنگل زمین های پوشیده از پوشش گیاهی متراکم تحت سلطه درختان است اما به طور عمومی به عنوان جنگلی مرطوب شناخته می گردد مشمول این مقاله خواهد شد تا خوانندگان دچار سردرگمی نشوند.
10- جنگل ماکالانیا (Macalania Woods) در بازی Final Fantasy X
من برای مدتی به اینکه با چه جنگلی فهرست را شروع کنم فکر کردم. طبیعتاً اگر شما چیزی را به عنوان گزینهٔ دهم انتخاب کنید بسکمک از مواردی که می توانند شامل فهرست شوند را از دست می دهید. انتخاب این گزینه کار راحتی نبود اما من باور دارم که این جنگل به دلایل مختلفی معروف و شناخته شده است. فاینال فانتزی 10 دارای چند منطقه جنگلی بود اما جنگل ماکالانیا با فاصلهٔ زیاد برترین آنهاست. این جنگل فوق العاده زیباست: شکل گرفته با انرژی فیث در معبد ماکالانیا، درختان در این جنگل کریستالی و یخی هستند و نور زیبای آبی رنگی از آنها ساتع می گردد. طبیعتاً هیولاهای خطرناکی در این منطقه پرسه می زنند اما شک ندارم شما می توانید از پس آنها بربیایید. علت انتخاب این جنگل اما به خاطر اهمیت داستانی و جغرافیایی آن است. این جنگل به نوعی یک تقاطع است. به عبارت دیگر به تعدادی از لوکیشن های مهم منتهی می گردد از جمله معبد ماکالانیا و سرزمین مقدس Bevelle و درعین حال به شما اجازه می دهد به Calm Lands و شهر سقوط نموده Zanarkand بروید. در نتیجه این جنگل از اهمیت بالایی برخوردار است. ما بعلاوه شاهد آن صحنهٔ به یادماندنی بین پروتاگونیست بازی تیدوس و یونا در این جنگل هستیم. علاوه بر این، این جنگل میزبان لوکیشنی است که به شما اجازه دسترسی به قدرت رام نشده سلاح های Celestial را می دهد. زیبا، مهم و کارآمد، جنگل ماکالانیا واقعاً دوست داشتنی است.
9- جزیره اقیانوس آرام جنوبی (The South Pacific) در بازی Far Cry
حال شاید با خودتان فکر کنید چرا این جنگل در فهرست قرار گرفته است. هیچ چیز خاصی دربارهٔ این جنگل وجود ندارد. South Pacific صرفاً یک لوکیشن زیبا پر از درختان چشم نواز است و بس. اما این سؤال را از خودتان بپرسید: چند بازی شوتر اول شخص پیش از فار کرای سعی در ساخت لوکیشن هایی کردند که باز، فوق العاده چشم نواز، گیرا و پر از منطقه ها مختلف برای گشت وگذار بودند؟ هیچ کدام. فار کرای، اولین بازی استودیو Crytek این شرایط را تغییر داد و شکل دهنده بازی های مدرن شوتر اول شخصی شد که اکنون آنها را می شناسیم و دوستشان داریم. رها شده در مجمع الجزایری مرموز در South Pacific شما در نقش جک کارور بازی می کنید. بر روی این جزایر، جک خودش را رودررو با موجودات جهش یافته و دیگر هیولاهای خطرناک می یابد و به زودی متوجه می گردد که این جزایر رازهای زیادی را پنهان نموده اند، از مهم ترین آنها پروژه های مهندسی ژنتیکی است که به وسیله دکتر دیوانه، کریگر انجام شده است. یک داستان بسیار ساده اما داستانی که بسکمک از بازیکنان را شیفتهٔ خودش کرد. پس علت شاخص بودن این جنگل چیست؟ بازی های شوتر اول شخص قدیمی معمولاً در راهروهای تاریک و ناخوشایند و منظره ها مریخی قرار داشتند، فار کرای از طرف دیگر در لوکیشنی استوایی و معمولی جریان داشت. سازندگان بازی با این لوکیشن کار به خصوصی انجام داند: آنها لوکیشنی را ساختند که باز و زیبا بود و به شما اجازه می داد منطقه ها مختلف را زیر پا بگذارید و درختان جنگل واقعی و سرزنده به نظر می رسیدند.
8- جنگل کونگ (Kongo Jungle) در بازی Donkey Kong Country
وقتی به جنگل فکر می کنید یکی از حیواناتی که به ذهنتان می رسد گوریل است. وقتی به گوریل ها فکر می کنید فکرتان به سوی دانکی کانگ می رود. به همین سادگی، این دو دست در دست یکدیگر می دهند و هیچ جایی بهتر از یک جنگل برای دنیای Donkey Kong Country وجود نداشت. یک جنگل پر از خطر و هیولاهای درنده. اولین لوکیشن قابل ملاقات در بازی، جنگل کنگو ناحیه وسیعی است که جزیره دانکی کانگ را پوشش می دهد و محل اقامت قهرمان داستان و موزهایش است. این جنگل بعلاوه بستر چند مرحلهٔ اول بازی است. چه شما در میان شاخه های درختان باشید چه در زیر آب، منظره ها به خوبی در کنار هم قرار گرفته اند. در سفرتان یک کرگدن و شمشیرماهی شما را کمک می نمایند با اینکه از نظر جغرافیایی دقیق نیست می گردد از این اشتباه چشم پوشی کرد. یک ناحیه جنگلی دیگر در بازی وجود دارد. Vine Valley نیز می توانست در این فهرست جای بگیرد اما جنگل کنگو از محبوبیت و معروفیت بیشتری برخوردار است.
7- دره گمشده (The Lost Valley) در بازی Tomb Raider
وقتی بچه بودم از توم ریدر متنفر بودم. شاید این تنفر از عدم درک بعضی از برترین امتیازات بازی نشئت گرفته بود یا شاید به این خاطر بود که من واقعاً در این بازی افتضاح بودم. صادقانه بگویم من موقع بازی بیش از حد سکندری می خوردم که به سقوط و در نهایت مرگ منجر می شد. سوای از دیدگاه من بازی، یکی از برترین مراحل بازی بخش جنگلی آن بود و وحشتی که در پی داشت. Lost Valley پرو از شما می خواهد دنده هایی را در سرتاسر نقشه پیدا کنید تا بتوانید پیشروی کنید. راحت به نظر می رسد نه؟ خوب اول ازهمه شما باید از یک مسیر سنگی عبور کنید که گرگ ها در آن مچ پایتان را گاز می گیرند. وقتی از این مسیر رد می شوید وارد جنگل زیرزمینی چشم نوازی می گردد که در آن رپتورها تعقیبتان می نمایند پس از گذر از این غافلگیری ژوراسیکی، آن قطعه موسیقی سرنوشت ساز ترسناک شروع به نواختن می نماید و شما خودتان را در مقابل یک تی رکس می یابید. وقتی اولین بار بازی را انجام دادم از ترس سر جایم میخکوب شده بودم اما بااین وجود این مرحله هنوز هم یکی از لحظات موردعلاقه ام در بازی های ویدئویی است. با اینکه این منطقه زیباترین ناحیه بازی نیست یکی از به یادماندنی ترین آنهاست و شما اکنون می توانید آن را باکیفیت بالا در نسخهٔ Tomb Raider: Anniversary تجربه کنید.
6- جنگل زنده (The Living Forest) در بازی Mortal Kombat II
مورتال کامبت به میادین نبرد خود افتخار می نماید. این حرف شاید کمی عجیب به نظر برسد خصوصاً با درنظرگرفتن fatalityها و brutalityها و دیگر موارد که بازیکنان مورتال کامبت را با آن مترادف می دانند. خوب باید به شما بگویم که بدون میادین نبرد شک دارم سری به این مقدار به یادماندنی می شد به خصوص با fatalityهای مرتبط با آرناها. یکی از محبوب ترین آرناها در بازی یک جنگل است ولی این منطقه یک ناحیه جنگلی عادی نیست. در اینجا شما می توانید چشمان، دهان ها و صورت را ببینید. Living Forest یک جنگل در Outworld جادویی است که قرن هاست به وسیله ارواح افرادی که در آن قدم گذاشته اند اشغال شده است. درختان این جنگل زنده هستند و آمادهٔ بلعیدن مسافران ازهمه جابی خبر. این درختان آنها را در شاخه هایشان اسیر می نمایند و آنها را می خورند در نتیجه روحشان با جنگل یکی می گردد. متأسفانه در بیشتر عناوین سری اصلی فقط دربارهٔ معروفیت جنگل صحبت می گردد و کسی در آن خورده نمی گردد ولی در مورتال کامبت: راهبان شائولین از درختان می گردد برای گرفتار کردن رقیبان استفاده کرد تا اینکه در نهایت در مورتال کامبت 2011 یک فیتالیتی استیج برای آن ساخته می گردد که به شما اجازه می دهد دشمنتان را با یک لگد به سوی دهانی باز شده پرتاب کنید و به پاهای به جای مانده از بدن او خیره شوید. لوکیشنی مرگبار اما به یادماندنی در فرنچایز.
5- جنگل شوروی/سوکروونو (Soviet Jungle/Sokrovenno) در بازی Metal Gear Solid 3: Snake Eater
وقتی به متال گیر سالید فکر می کنید چه چیزی به ذهنتان می رسد؟ معناهای ضمنی بی پایان هستند: جنگ، مرگ، خاکستری بودن، نام های مضحک، روبات ها، روبات های بزرگ الجثه، مخفی کاری، پرسش ها، نگهبانان بی عرضه و موارد دیگر. اینها همگی جوانب مختلف سری هستند. سومین بازی در فرنچایز شما را به داخل ناحیه ای جنگلی پرتاب می نماید که مانندش دیده نشده است. دیگر خبری از راهروهای باریک نیست. دیگر خبری از طیف های مختلف رنگ خاکستری و نمناکی نیست. مخفی کاری؟ بله هنوز وجود دارد زیرا استتار در این بازی به شکوفایی می رسد. گیر افتاده در جنگل Soviet، اسنیک با دشمنانی سرسخت، باس های خشمگین و انواع و اقسام حیوانات برای شکار و خوردن طرف است. جنگل پر از حیوانات مختلف است که لایه جالبی به عنوان بازی اسنیک ایتر اضافه می نماید. هرچند دیگر نواحی جنگلی بازی نیز به مقدار Soviet به چشم می آیند خصوصاً Sokrovenno یا جنگل مقدس جایی که با The End مبارزه می کنید. مهم تر از هر چیز این جنگل باعث تغییر روند بازی ها در سری شد. بی علت نیست که متال گیر سالید 3 یکی از برترین بازی های پلی استیشن 2 به شمار می آید. این بازی فرمول را تغییر داد و نتیجه نهایی آن شگفت انگیز و لذت بخش بود.
4 -جنگل مارپیچ (Forest Maze) در بازی Super Mario RPG: Legend of the Seven Stars
حتی کسانی که Super Mario RPG را بازی ننموده اند نام Forest Maze به گوششان خورده است. این یکی از لوکیشن ها در بازی های ویدئویی است که به معروفیت چشمگیری دست یافته است. نه به خاطر جایگاهش به عنوان یک سیاه چال بلکه به خاطر موسیقی فوق العاده گیرا و رابطه اش با یکی از محبوب ترین شخصیت های سری. شما احتمالاً با آن آشنایی دارید ولی برای کسانی که نمی دانند خلاصه ای را ترتیب دیده ام. Forest Maze به معنای واقعی کلمه یک مارپیچ است. یک بیشه زار متراکم که دارای راه های زیرزمینی است و شما باید هر بار راه درست را پیدا کنید تا بتوانید در مارپیچ پیشروی کنید. دشمنان دائماً سر راهتان سبز می شوند اما شما می توانید تعدادی قارچ خوش مزه پیدا کنید. حال شاید سؤال برایتان پیش بیاید که چه چیزی این جنگل را خاص می نماید؟ آنچه که شما برای پیداکردنش به اینجا آمده اید عروسک تسخیر شده Geno است. Geno یکی از محبوب ترین شخصیت های سری ماریو است با اینکه این تنها جایی است که او در آن ظاهر می گردد علاوه بر این موسیقی مخصوص مارپیچ مواظب قارچ های جنگل باش نام دارد که ری میکس های بسکمک برای آن انجام شده است. من و بسکمک از طرفداران سری ماریو به این مارپیچ جنگلی علاقه زیادی داریم و به نظر من این جنگل شایستگی قرارگرفتن در این فهرست را دارد.
3- جنگل گواردیا (Guardia Forest) در بازی Chrono Trigger
بازی های نقش آفرینی به اینکه می توانند محیط های طبیعی را در خودشان جای دهند شناخته می شوند. آنچه که برای من جالب است این است که چطور دو جبههٔ کاملاً متضاد از جنگل های بازی های ویدئویی در این ژانر وجود دارد. آنها یا جنگل هایی آرام و یکنواخت هستند که می توانید در آنها قدم زده و به مقصد برسید یا کاملاً موحش و پر از موجودات ترسناک هستند. خوشبختانه جنگل بازی Chrono Trigger در دستهٔ اول جای می گیرد اما این مسئله به هیچ عنوان آن را خسته نماینده نمی نماید. برعکس این ناحیه، لوکیشنی برجسته است که نقش مهمی در شروع داستان بازی دارد. جنگل Guardia منطقه ای کوچک است که به قلعهٔ Guardia منتهی می گردد و از همان مراحل اولیه با هیولاهایی پر شده که تهدید بزرگی برای شما محسوب نمی شوند. این جنگل بیشتر راهی برای رسیدن به هدف است. هرچند به علت توانایی یکی از قهرمانان داستان که سفر زمان است، کرونو، لوکا و مارل خودشان را در جنگل Guardia در سال 600 AD می یابند و در نتیجه شرایط کمی تغییر نموده است و شما می توانید تعداد نامحدودی Shelter از bush-demon به دست بیاورید. یکی از سکانس های به یادماندنی بازی در این منطقه رخ می دهد. وقتی شما در حال فرار از قلعه هستید تا به زمان خود بازگردید گروه دروازه ای را پیدا می نماید که آنها را به خانه باز می گرداند. با پریدن به داخل این پورتال صدراعظم شرور از وحشت جاخورده فکش به زمین اصابت می نماید و ناپدیدشدن آنها را دیدن را می نماید.
2- جنگل های گمشده (The Lost Woods) در بازی The Legend of Zelda
انتخاب یک جنگل از سری زلدا کار بسیار سختی است. هرچند این مورد منحصربه فرد است زیرا جنگل موردنظر در بسکمک از بازی های زلدا پملاقات می گردد اما در هر بازی تفاوت های محسوسی دارد. علاوه بر این، این جنگل یکی از معروف ترین جنگل ها در تاریخ بازی های ویدئویی است. این جنگل که اولین بار در نخستین بازی زلدا قرار داشت به خاطر سختی سفر در آن شناخته می شد. در بیشتر اقتباس ها یا شاید تمامی آنها، این منطقهٔ جنگلی نیازمند توانایی های به خصوصی برای گذر از آن است مانند دانستن مسیری به خصوص یا دنبال کردن مسیری معین شده. این جنگل ها به مارپیچ بی شباهت نیستند اما برخلاف مارپیچ موجود در Legend of the Seven Stars این نواحی کمی ترسناک تر هستند. بالاخره نام آنها گمشده است. به همین علت این جنگل اغلب اوقات تاریک و عجیب غریب همراه با ساندترکی است که با فضای سنگین آن سازگاری دارد و ظاهری مه آلود دارد مانند The Ocarina of Time. به طورکلی این لوکیشن جایی است که عبور از آن بدون هدایت کمی سخت است اما به خاطر حضورش در بسکمک از بازی های زلدا در جایگاه دوم فهرست قرار می گیرد.
1- جنگل ویریدیان (Viridian Forest) در بازی Pokemon Blue/Red/Yellow Version
حال این مورد شاید کمی جنجال برانگیز باشد. جنگل Viridian که در سه بازی اورجینال پوکمون و ریمیک های آن دیده می گردد در ظاهر ناحیه ای عادی برای سفر به نظر می رسد. هیچ معما یا سورپرایزی در این مکان وجود ندارد پس چرا وقتی من ایدهٔ این فهرست را به چند نفر نشان دادم آنها به شگفت انگیزی این جنگل اشاره کردند و اینکه باید آن را در فهرست قرار دهم؟ خوب اتفاقاتی در این جنگل اتفاق افتاده اند که آن را برای بسکمک به یادماندنی و در نهایت مشهور نموده است. بیایید به این اتفاقات بپردازیم. در بازی ها، این جنگل اولین سیاه چال واقعی بازی برای عبور است. بله شما از یک شهر بازدید می کنید و از تعدادی بیشه رد می شوید اما این اولین تست واقعی بازی است. این مسیر پر از مربیان پوکمون و پوکمون های رام نشده است که آماده اند دخلتان را بیاورند. مهم تر از همه و همان طور که تا الان حدس زده اید پیکاچو نیز در این جنگل ظاهر می گردد و هزاران پوکمون نوع حشره ای نیز سروکله شان پیدا می شوند تا زندگی را برایتان سخت نمایند. امیدوارم از حرکت هاردن خوشتان بیاید.
به جز این دلایل، موارد دیگری نیز وجود دارند که باعث علاقهٔ بازیکنان به این لوکیشن شده اند. پوکمون شما شاید برای اولین در اینجا دچار تحول شده باشد. شاید شما آماده شکست دادن ویدل سطح 9 آخر راه نبوده باشید و دیگر رخدادهای مشابه که این ناحیه را برای شما به یادماندنی نموده اند. البته نباید موسیقی این جنگل را فراموش کنیم. موسیقی تنش زا، تاریک و موحش.
منبع: Gamefaqs
منبع: دیجیکالا مگ