سفرنامه چین، به قلم جهانگرد، رضا علمداری ، قسمت دوم

به گزارش مجله سفرنامه ترکیه، سفرنامه چین ادامه داره و من هر روز، بیشتر و بیشتر هیجان زده میشم از تماشای شهرهای تاریخی با معابدی که معماری بی نظیر دارن، بازدید از میراث فرهنگی که بسیاری از هموطنان علاقه مند به تاریخ و فرهنگ ملل، آرزوی بازدید از اونها رو دارن و هر روز بیدار شدن با منظره ای جدید. این قسمت از سفرنامه جذاب هست و تلفیقی از بناهای تاریخی و نماهای ساده شهری که داستان ها و افسانه های پیچیده ای دارن با طبیعتی سحرانگیز هست. بنابراین در ادامه با من همراه باشید در سفری مجازی به کشور کهن چین ...

سفرنامه چین، به قلم جهانگرد، رضا علمداری ، قسمت دوم

با تور چین سفری خاطره انگیز را تجربه کنید.

شهر پینیائو

تو شهر پینیائو که قدم میزنی، جزیئات زندگی باستانی چین رو میبینی. باورش سخته اما این شهر دو هزار و هفتصد سال قدمت داره و بسیاری از خونه ها و دیوار اطراف شهر کاملاً سالمه. معماری فوق العاده زیبای چینی رو میشه تو خونه های اینجا دید. اکثر خونه های مربوط به افراد ثروتمند و یا طبقه حاکم برای دیدن عموم باز هستن. به نظرم نقطه تمایز طراحی این خونه ها در مقایسه با بقیه معماری ها حیاط خلوت ها، ایوان ها و ورودی هاست. معمولاً اتاق ها کوچکند و راهروها و حیاط های کوچک زیبا آنها را از هم جدا می نمایند. وارد خانه که میشوید، چند اتاق و یک حیاط کوچک، محل زندگی خدمه را تشکیل میدهد، ادامه که میدین هر راهرو به حیاطی بزرگتر و اتاق های مجلل تر و گاهاً طبقات بیشتر ختم میشه. حوض، در معماری ایرانی صندلی خاصی دارد و در چین جای خودش رو به چیزی شبیه به گلدان های بلندی داده که در آن ماهی قرمز نگهداری می نمایند.

ارتش سفالی تراکوتا

حدود چهل سال پیش، کشاورزان در نزدیکی شهر شیین مشغول حفر چاه بودند که به گنجینه ای عظیم برخورد کردند. ارتش سفالی تِراکوتا، مجموعه ای از مجسمه های سفالی و سنگی شامل انسان ها با صورت و لباس های گوناگون، اسب و ارابه ها و بسیاری اشیا دیگر است. این مجموعه در سال دویست و ده قبل از میلاد مسیح ساخته شده و در یک و نیم کیلومتری از مقبره امپراطور سلسله کین واقع شده است. اندازه این انسان ها کمی بزرگتر از ابعاد انسان واقعی است و جزیئاتی که در ساخت انها درنظر گرفته شده قابل تحسین. پیکرهٔ سربازان بیش از دوهزار سال پیش به همراه امپراتور به خاک سپرده شدند تا برپایهٔ باوری قدیمی، در دنیا پس از مرگ، نگهبان معبد سلطنتی امپراتور باشند و او را از گزند دشمنانش حفظ نمایند. براساس برآوردها، مجسمه های لشکر سفالین شامل بیش از 7000 سرباز، 130 کالسکهٔ نظامی و 520 اسب می گردد.در رشته ای از حفاری های دقیق و پیوسته از سال 1974 تاکنون، بیش از 2000 پیکره از زیر خاک بیرون آورده شده اند.

معبد وودانگ

معبد وودانگ، مهد تایچی چوان، کونگ فوی چینی. از مهترین قسمت های سفرم که براش روزشماری می کردم، دیدن فرهنگ اصلی کونگ فوی چینی، ریشه، تاثیرات و نحوه تعلیم اون در مدارس باستانی بود. کونگ فو چینی، فقط یک ورزش نیست، هنر است، هنر زندگی، هنر به تعادل رسیدن. از قرن ها پیش، اساتید بزرگ هنرهای رزمی، براساس ماهیت انسان، طبیعت و عناصر حیات، هنری را آفریدند که چگونگی هماهنگ شدن با ریتم ها و قوانین طبیعت را بیاموزند. تای چی ابتدا بدن را متعادل می سازد، سپس انرژی درونی انسان، ذهن، تنفس، عواطف و روح را متعادل می نماید. دو معبد و مدرسه باستانی اصلی برای تعلیم کونگ فو در چین وجود دارد، شائولین و وودانگ. با توجه به معروفیت و دستاوردهای معبد شائولین، این مدرسه کمی توریستی شده و حال و هوای باستانی خود را از دست داده، اما در معبد وودانگ، مرکز کونگ فوی وودانگ هنوز قوانین صدها سال پیش جاری است. صبح خودم رو به مجموعه رسوندم و بلیط تهیه کردم. حدود یک ساعتی طول میکشه تا با اتوبوس های مخصوص معبد از جاده های پرپیچ و خم جنگلی عبور کنید و به پای کوه اصلی وودانگ برسید. از اینجا چند ساعتی کوه رو پیاده بالا رفتم تا به معبد برسم. بیشتر جاده که مربوط به هفتصد سال پیش میشه با سنگهای قدیمی پله بندی شده و در دو طرف نرده های سنگی و زنجیرهای فلزی قدیمی به چشم میخور.به قله که رسیدم تمام کوه های اطراف رو زیر پای خودم میدیدم. منظره فوق العاده ای بود، اما به هدف مهم تری انجا بودم. راه مدرسه وودانگ را پیش گرفتم تا برای سوالات خودم جواب هایی پیدا کنم. به ورودی اصلی که رسیدم، شاگردان جوان با ابزارهای مختلف مشغول مبارزه و تمرین بودند. به داخل ساختمان رفتم تا با استاد اصلی ملاقاتی داشته باشم. حدود یک ساعتی گرم صحبت با یکی از اساتید بودم، نفهمیدم زمان چگونه سپری شد. ازم پرسید میخوای کمی آموزش ببینی و در زمان کوتاه چند پوزیشن کونگ فو بیاموزی، منم که از خدا خواسته جواب مثبت دادم. عکسی هم که در ادامه می بینید مربوط به کوه هوآشان، از عجایب طبیعت چین هست. این کوه چندتا قله مختلف داره که پیروز شدم همه رو ببینم و عصر برگشتم پایین. این عکس هم مربوط به یکی از گذرهای خطرناکه که روی چوب هایی به عرض حدود سی سانت در کنار دره بسیار عمیق باید حرکت کرد.

منبع: همگردی
انتشار: 19 مهر 1398 بروزرسانی: 7 مهر 1399 گردآورنده: turkeyro.ir شناسه مطلب: 545

به "سفرنامه چین، به قلم جهانگرد، رضا علمداری ، قسمت دوم" امتیاز دهید

1 کاربر به "سفرنامه چین، به قلم جهانگرد، رضا علمداری ، قسمت دوم" امتیاز داده است | 1 از 5
امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سفرنامه چین، به قلم جهانگرد، رضا علمداری ، قسمت دوم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید